از یاد رفته

ساخت وبلاگ

سلام سلام...

کجایین بابا؟ میبینم که زندگی همه تونو درگیر خودش کرده....یکم شما اونو درگیر خودتون کنید بابا...

یه نگاهی...یه سلامی....یه نظری....نمیاید؟؟؟؟منظورتون اینه که در اینجارو تخته کنیم؟؟؟؟

از یاد رفته...
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamdevila بازدید : 163 تاريخ : چهارشنبه 28 دی 1401 ساعت: 20:34

 مریم چرا با ناز و با افسون و لبخندی به جانم شعله افکندی مرا دیوانه کردی امشب چه با ناله غم از هر دیده می بارد دلم در سینه می نالد مرا دیوانه کردی رفتی مرا تنها به دست غم رها کردی به جان من خطا کردی مرا دیگر نخواهی پیدا شدی با من تو در جام شراب من از این حال خراب من بگو دیگر چه خواهی اشکی که ریزد ز دیده ی من آهی که خیزد ز سینه ی من رنگ تمنا ندارد تو آن گل مریم سپیدی بی تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد دیگر به دنیا ندارد همچون نسیم از برم بگذر یک لحظه در دیده ام بنگر شاید نشانی ز عشق و وفا بینم به چشم تو بار دگر اشکی که ریزد ز دیده ی من آهی که خیزد ز سینه ی من رنگ تمنا ندارد تو آن گل مریم سپیدی بی تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد دیگر به دنیا ندارد ** توی امکانات وب میتونید آهنگو گوش بدید. از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamdevila بازدید : 9 تاريخ : جمعه 24 آذر 1396 ساعت: 16:07

چقدر خوب شد زن شدیم! کمد و اتاقمان را به هم می ریزیم و همه چیز را از اول سرجایش مرتب میگذاریم آن وقت فکر میکنیم آماده ایم برای گرفتن تصمیمات بزرگ! وسط غم بادهای روزانه شروع می کنیم به شستن ظرفها و بازی کردن با کف روی سینک ظرفشویی،تمام غم هایمان را به همراه سرامیک های آشپزخانه میسابیم و جارو را محکم تر روی فرش میکشیم و انگار تمام خرده فکرهایمان را جارو قورت می دهد، دست به ساختن می زنیم،شیرینی از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : چقدر, نویسنده : maryamdevila بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 22:37

دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

  می‌توان آیا به دریا حكم كرد

كه دلت را یادی از ساحل مباد؟

  موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

   آنكه دستور زبان عشق را

 بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

 خوب می‌دانست تیغ تیز را

در كف مستی نمی‌بایست داد

از یاد رفته...
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : دست,عشق, نویسنده : maryamdevila بازدید : 10 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 10:35

آدم هایی هستند در زندگیمان، نمی گویم خوبند یا بد... چگالی وجودشان بالاست... افکار، حرف زدن، رفتار، محبت داشتنشان و هر جزئی از وجودشان امضا دار است... یادت نمی رود "هست هایشان" را... بس که حضورشان پر رنگ است و خواستنی! رد پا حک می کنند اینها... روی دل و جانت، بس که بلدند "باشند"... این آدمها را باید قدر بدانی... وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهای بی امضایی که شیب منحنی حضورشان همیشه ثابت است. از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : شیب منحنی حضورشان, نویسنده : maryamdevila بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 0:58

آخ...هرچند ساعت یکبار دستشو روی قلبش میذاره و اینو میگه...یه درد قدیمی دوباره براش تازه شده...عمیق ترین زخم قلبش درست مثل روز اولی که زخم خورد سر باز کرده...بزرگترین دلتنگیه دلش دوباره غیرعادی شده، چهار روزه که حجم عظیمی از بغض توی گلوش گیر کرده...چهار روزه که ترس سرازیر شدن بغضش از چشماش مانع حرف زدنش شده...تو تنهایی چندبار بغضش ترکیده اما حتی ذره ای از حجمش کم نشد...چهار روزه یه خاطره ی چند دقیقه ای رو هزار بار مرور کرده...چهار روزه دلش دوباره لرزیده،درست مثل دستاش وقتی که بعد از چندسال و چند ماه و چند روز دوباره دیدش...دست و دلش لرزید...زمان ثابت شد...زمان مجب از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : همین جایی که من دلشوره دارم,جایی که عزرائیل دلش سوخت, نویسنده : maryamdevila بازدید : 7 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:09

ده ساعت و چهل و نه دقيقه و چند ثانيه است كه تب كردم، يه همچين تبي رو فقط يه بار تجربه كردم،دعا كنيد دووم بيارم.

از یاد رفته...
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamdevila بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 9:16

چقدر خوب شد زن شدیم! کمد و اتاقمان را به هم می ریزیم و همه چیز را از اول سرجایش مرتب میگذاریم آن وقت فکر میکنیم آماده ایم برای گرفتن تصمیمات بزرگ! وسط غم بادهای روزانه شروع می کنیم به شستن ظرفها و بازی کردن با کف روی سینک ظرفشویی،تمام غم هایمان را به همراه سرامیک های آشپزخانه میسابیم و جارو را محکم تر روی فرش میکشیم و انگار تمام خرده فکرهایمان را جارو قورت می دهد، دست به ساختن می زنیم،شیرینی و غذاهای عجیب غریب می پزیم و از خلق کردن هایمان حالمان خوب میشود و حس بهتری میگیریم، می نشینیم و فکرهایمان را رج به رج همراه کامواها می بافیم، دکور خانه را عوض میکن از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : چقدر خوب شد زن شدیم,دانلود آهنگ چقدر خوب شد بهامین, نویسنده : maryamdevila بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 24 شهريور 1395 ساعت: 19:40

سلام به همه اسم مطلبو گذاشتم سلامی با رنگ و بوی قدیم چون دوروزه دارم مطالب و کامنتای خیلی خیلی قدیمی وبلاگو میخونم و کاملا تو اون حال و هوام. دلم یه عالمه هوای اون روزا رو کرد، هوای اون روزا که دوست داشتنا بوی نیاز نداشتن،هوای اون روزا که اکثر شماها میومدین اینجا و ساده و بی ریا از مشکلات و دردل دلا و خوشحالیاتون میگفتین،پریشب بعضی از کامنتارو که میدیدم از شدت خوشحالیو دلتنگی اشکم درمیومد،چقد دوست بودیم،چقد راحت از مشکلات و رازهامون به هم میگفتیم،چقدر آروم میشدیم وقتی اینجا مینوشتیم،چه مشکلاتی رو با هم پشت سر گذاشتیم...  چرا دیگه از دل و احوالتون حر از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamdevila بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:07

سلام دوستای خوب و مهربونم امروز اینجا بارون اومد و من رو یاد روزای بارونی اصفهان و آهنگ شادمهر (وقتی به من فکر میکنی .......حس میکنم از راه دور) افتادم.آهنگی که همیشه تو روزای بارونی گوش میدادیم، نمیدونم چرا امروز اینقد دلم هوای اونجارو کرده...انگار این هوا مال اونجا بوده و نقل مکان کرده به اینجا.....من شاید زود به زود چیزی ننویسم اما همیشه به اینجا سر میزنم.....بیاین بگین چیکار میکنین....چقد زود بزرگ شدیم.....لعنت به زمان که هیچ طوری نمیشه جلوی رفتنشو بگیریم...   داداش حمید: کل نظراتو گشتم از صبح وقت گذاشتم شمارتو پیدا نکردم زود برام بفرستش دلم خیلی برات تنگ شده از یاد رفته...ادامه مطلب
ما را در سایت از یاد رفته دنبال می کنید

برچسب : سلام,سلام دانلود,سلام عليكم,سلام بمبئی,سلام دانك,سلامات,سلامتی,سلامتك,سلامت,سلام صبح بخیر, نویسنده : maryamdevila بازدید : 20 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 19:08